نام هاي پسر ثبت احوال

در اين دسته بندي 336 مورد موجود مي باشد.
جستجوي نام مورد نظر :
جستجو در تمامي دسته بنديها
شروع با حرف شامل اسم دقيق مشابه
اسم معنای اسم
زال

1-سفيد موي (زر) 2- (اَعلام) (در شاهنامه) پسر سام و پدر رستم، پهلوان افسانه ای ايران، که به وسیله ی سیمرغ پرورش یافت.

زاهد

1- (عربي) پارسا، پرهيزكار 2- (در تصوف) آن كه از دنيا و بهره‌هاي آن روي گردان است و مدام در حال عبادت و ذكر است. 3- (اَعلام) شيخ زاهد گيلاني از عارفان بنام ايراني در قرن 7 هجري

زاوش

(يوناني) نام ستاره‌ي مشتري، زاوش، مشتري، به قولي از كلمه‌ي يوناني زوس zeus (خداي بزرگ) مشتق باشد.

زاير

1- (عربي) آن كه به زيارت اماكن مقدسه مي‌رود، زيارت كننده 2- (در قديم) ديدار كننده، زائر 3- (در قديم) (به مجاز) تقاضا كننده

زاگرس

(اَعلام) نام رشته كوهي كه از مغرب ايران تا شرق تركيه و شمال عراق ادامه دارد كه همان كوههاي پشتكوه كنوني يا پاطاق است و يونانيان آن را زاگرس گفته‌اند.

زبيد

(عربي) عطيه و بخشش، (تصغير زَبد)

زبير

1- مرد سخت دارای رای استوار 2- (اَعلام) ابن‌عوام قريشي در قرن‌اول هجری، از خويشاوندان و از صحابه‌ي پیامبر اسلام(ص) و برادر زاده‌ي حضرت خدیجه همراه با طلحه در جنگ جمل شرکت کرد و کشته شد.

زرار

1- تيزفهم، سبك روح 2- (اَعلام) (زَرار) پدر بابك و نياي اردشير بابكان است.

زرتشت

1- دارنده‌ ي شتر زرد، زردشت 2- (اَعلام) پيامبر ايران باستان از خانواده‌اي سپيتمه

زرير

1- تيز خاطر 2- سبك روح 3- نام گياهي (اسپرك) 4- (در اوستا) زَرير به معني زرين‌ بر و زرين جوشن 5- (اَعلام) پهلوان ایرانی، برادر گشتاسب و سپهسالار ايران و پيروِ زردشت، وي در جنگ‌هاي ديني ايرانيان با تورانيان (جنگ با سپاه ارجاسپ تورانی) به دست بيدرفش (ويدرفش) جادو كشته شد.

زعيم

(عربي) رئيس، پيشوا، رهبر