اسم | معنای اسم |
---|---|
حورا |
زن زیبای بهشتی، زنِ سفید پوستِ سیاه چشم و موی |
حورالعين |
زن يا زنان سفيدپوست درشت چشم |
حورانه |
مثل حور زيبا |
خالد |
1- (عربي) پاينده و جاويد 2- (اَعلام) 1: خالد ابن اسعد (قرن اول هجری) صحابی پيامبر اسلام(ص) و از مهاجران به حبشه 2) خالد ابن وليد (قرن اول هجری) سردار عرب، صحابی پيامبر اسلام(ص) که در فتح مکه شرکت داشت. فاتح حيره، شام و قِنَسرين 3) خالد برمکی (86-165 قمری) دولتمرد ايرانی از خاندان برمکيان، که همراه ابومسلم برای برانداختن امویان جنگيد، از مشاوران منصور خلیفه بود و نقشهي شهر بغداد را طرح کرد. |
خالق |
1- (عربي) آنكه كسي يا چيزي را پديد ميآورد، به وجود آورنده، آفريننده 2- از نامهاي خداوند، خالِق |
خديجه |
1- (عربي) ابرباران زا (السحابيا) 2- درخت خرماي پر ثمر (النخل المثره) 3- (به مجاز) كسي است كه از او خير و بركت و مهرباني و زيبائي تراوش مي كند. 4- (اعلام) نام همسر پيامبر اسلام حضرت محمد مصطفي (ص) است . |
خضر |
1- (در تصوف) خضر مقامي ممتاز دارد و راهنماي سالكان است.2- (اَعلام) 1: حضرت خِضر، پيامبري كه بنا به روایات با شستشو در چشمهي آب حیات عمر جاودان یافته است. او پیوسته گرد جهان می گردد و درماندگان را یاری میکند و گاه بر برخی اولیا ظاهر میشود. 2: خضر اتابک لر کوچک (692-93 قمری) که به دست حسامالدین عمر کشته شد. |
خليل |
1- (عربي) دوست، دوست يكدل 2- (اَعلام) لقب حضرت ابراهيم(ع) در قرآن كريم. (سورهي نساء آيهي 125) |
خليل الله |
(عربي) مترادف خليل الرحمن 1- دوست خدا 2- (اَعلام) لقب حضرت ابراهيم(ع) |
خليلالرحمان |
(عربي) مترادف خليل الله، دوست خدا |
خَلف |
1- (عربي) صالح، شايسته (فرزند) 2- جانشين 3- (به مجاز) پيروي كننده از پدر در اخلاق و كردار 4- (در قديم) فرزند |
ذاكر |
(عربي) آن كه خدا را ستايش ميكند، آن كه ذكر خدا ميگويد، ياد كنندهي خدا، ياد كننده |
ذاكره |
(عربي) مونث ذاکر به معني یادکننده، یاد آورنده، ستایش کننده خدا، ثناگو |
ذبيح |
(عربي) (در قديم) ذبح شده، مذبوح |
ذبيح الله |
1-(عربي) قرباني شده براي خدا، سر بريده براي خدا 2- (اَعلام) لقب حضرت اسماعيل (ع) و به قولي لقب اسحاق نبي كه هر دو فرزند ابراهيم خليل (ع) بودند. |
ذريه |
(عربي) فرزندان، فرزند، نسل، ذُريه |
ذكيه |
(عربي) مؤنث ذَكيّ به معناي تيز هوش و با هوش، زن تيز خاطر |
ذلفا |
(عربي)1- دختر سفيد روي 2- (اَعلام) ذَلفا شاعره معاصر خلفاي عباسي، دختر ابيض زن و معشوقهي نجدهي ابن اسود. |
ذوالفقار |
1- (عربي) در لغت به معني صاحب فقرات، و فقره هر يك از مهرههاي پشت است كه ستون فقرات از آن مركب است. 2- (به مجاز) شمشير 3- در اصل نام شمشير حضرت علي(ع) که پيامبر اسلام(ص) آن را در جنگ بدر به غنيمت گرفت و بعدها به آن حضرت داد. |
ذِكرالله |
(عربي) ياد خدا، ذكر خدا، ياد كردن از خدا |