اسم | معنای اسم |
---|---|
فؤاد |
(عربي) 1- دل، قلب 2- (اَعلام) نام دو تن از فرمانروایان مصر 1: فؤاد اول، شاه (1917-1936 میلادی) 2: فؤاد دوم: آخرین شاه مصر (1952-1953 میلادی)، کودک خردسال فاروق، که پس از استعفای او شاه شد و با اعلام نظام جمهوری در مصر خلع شد. |
فائز |
1- (عربي) (در قديم) نايل 2- رستگار، رستگار شونده 3- پيروز، پيروزي يابنده |
فائزه |
نائل، رستگار، پيروز شده، از اسامي قراني |
فائق |
1- (عربي) دارای برتری، مسلط، چیره، عالی، برگزیده 2- (اَعلام) فائق، داستان نویس ترک، مؤلف مجموعه داستانهای سماور، شرکت، آدم بی مصرف و در کوه عالم ماری هست. |
فائقه |
پيروز شده |
فاتح |
1- (عربي) گشاينده و فتح كننده ي سرزمينها در جنگ، پيروز 2- (در حالت قيدي) با حالت برنده و پيروز |
فاخته |
1- (عربي) پرندهاي از خانواده ي كبوتر، كوكو، صلصل 2- (در قديم) (در موسيقي ايراني) از اصول موسيقي قديم، فاخته ضرب 3- (اَعلام) دختر ابوطالب و خواهر اميرالمؤمنين(ع) مكني (كنيه ي او) به ام هاني |
فاخر |
1- (عربي) گرانبها، با ارزش 2- عالي 3- نيكو |
فاخره |
(عربي) مؤنث فاخر به معناي 1- گرانبها، با ارزش 2- عالي 3- نيكو |
فاديه |
(عربي) زنِ نجات دهنده، زنِ آزاد كننده |
فادیا |
(عربي) نجات بخش، منجی |
فارهه |
دختر زيبا و با نمك |
فاروق |
(عربي) 1- (در قديم) تميز دهنده و فرق گذارنده 2- (اَعلام) 1: لقب عمرابن خطاب (خليفهي دوم)، از صحابهي پیامبر اسلام(ص) 2) شاه مصر (1936-1952 میلادی)، که با کودتای نظامی به رهبری محمّد بخیت و جمال عبدالناصر برکنار شد و در ایتالیا درگذشت. |
فارِس |
1- (عربي) (در قديم) سوار بر اسب 2- (به مجاز) دلاور، جنگجو |
فاضل |
1- (عربي) داراي فضيلت و برتري در علم به ويژه علوم ادبي 2- (در قديم) نيكو، پسنديده به ويژه آنچه داراي جنبه يا اجر معنوي است. 3- (اَعلام) 1: فاضل قمی، (1152-1231 قمری) فقیه شیعهي ایرانی، مؤلف قوانینُ الاصول، مرشدُالعوام، جامعُالشتات و رد علی الصوفیه والغُلات 2: فاضل گروسی، (1198-1253 قمری) لقب محمّد بایندری، ادیب، منشی و شاعر ایرانی، مؤلف انجمن خاقان. از پیشگامان تجدد در نثر فارسی. |
فاضله |
(عربي) مؤنث فاضل با معاني 1- داراي فضيلت و برتري در علم به ويژه علوم ادبي 2- (در قديم) نيكو، پسنديده به ويژه آنچه داراي جنبه يا اجر معنوي است . |
فاطره |
(عربي) مؤنث فاطِر با معاني 1 - آفریننده ، خالق 2 - روزه گشاینده ، افطار کننده |
فاطمه |
1- (عربي) دراصطلاح عرب به زني گفته مي شود كه فرزند خود را از شير باز گرفته است. 2- (اعلام) فاطمه نام دختر پيامبر اسلام (ص) است. 3- (اعلام) فاطمه بنت اسد مادر حضرت علي (ع) است. |
فاطمه زهرا |
(عربي) از نامهاي مركب (به معني هر كدام جداگانه مراجعه شود.) |
فاطمه سما |
(عربي) از نامهاي مركب (به معني هر كدام جداگانه مراجعه شود.) |