اسم | معنای اسم |
---|---|
طالب |
1- (عربي) خواستار، خواهان 2- (در تصوف) سالك 3- (اَعلام) سید محمّد طالب آملي، شاعر ايرانی، ملک الشعرای دربار جهانگیر، شاه هند، از پیشگامان سبک هندی در شعر |
طاها |
(عربي) (طاها نگارش فارسيانه طه با معاني 1: بيستمين سوره از قرآن كريم داراي صد و سي و پنج آيه 2: طه به لغتِ طي «يا محمّد» ميباشد.) |
طاهر |
1- (عربي) پاك، پاكيزه 2- بيگناه، معصوم 3- (در قديم) (به مجاز) بي آلايش و بي غش 4- (اَعلام) 1: طاهر ابن عبدالله: چهارمین امیر سلسلهي طاهریان، معروف به طاهر ثانی 2: طاهر ذوالیمینین سردار ایرانی و بنیانگذار سلسلهي طاهریان 3: طاهر صفاری: سومین امیر سلسلهي صفاری، که در جنگ با هواداران خلیفه شکست خورد، همراه برادرش اسیر و به بغداد فرستاده شد. |
طاهره |
1- (عربي) مؤنث طاهر به معني پاك از پليدي و عيوب 2-(اَعلام) لقب حضرت فاطمه(س) |
طراوت |
1- (عربي) تر و تازگي 2-(در قديم) (به مجاز) سامان و رونق |
طریفه |
(عربي) مؤنث طَریف به معني نو و تازه |
طلا |
1- (عربي) زر، فلزي زرد رنگ و قيمتي 2- (به مجاز) هر شيئي يا هر شخص بسيار ارزشمند |
طلايه |
(عربي) (به مجاز) نشانه يا جلوه ي نخستين از هر چيز كه پيش از ديگر نشانهها نمايان شود. |
طلحه |
1- (عربي) (در گياهي) درختي خاردار كه شترها از آن ميچرند، درخت موز 2- (اَعلام) 1: صحابی پيامبر اسلام(ص) و از نخستین مسلمانان که بعدها در مخالفت با حضرت علی(ع) با زُبَیر همدست شد و هر دو در جنگ جمل کشته شدند 2: دومین امیر، سلسلهي طارهیان، برادر عبدالله ابن طاهر و علی ابن طاهر |
طلعت |
(عربي) (در قديم) چهره، روي |
طلوع |
1- (عربي) دميدن و برآمدنِ خورشيد و مانند آن 2- (به مجاز) ابتداي روز 3- (به مجاز) آغاز پيدايش چيزي 4-(در نجوم) پيدايي و آشكار شدن ستاره هنگامي كه تحتالشعاع خورشيد نباشد، مقابلِ غروب |
طليعه |
(عربي) (به مجاز) طلايه به معناي نشانه يا جلوه ي نخستين از هر چيز كه پيش از ديگر نشانه ها نمايان شود. |
طناز |
1-(عربي) ويژگي زن يا دختري كه ظاهري زيبا و حركات و رفتاري دلنشين و همراه با ناز و عشوه دارد 2-(به مجاز) بسيار زيبا، دلنشين و فريبنده 3- (در قديم) آن كه به كنايه و از روي طنز و ريشخند سخن ميگويد، طنز گو و ايرادگير |
طنين |
1- (عربي) انعكاس صوت، پژواك 2- حالتي از صدا كه داراي تأثير و نفوذ باشد 3- خوش آهنگي |
طه |
(عربي) (طاها) (اَعلام) 1: بيستمين سوره از قرآن كريم داراي صد و سي و پنج آيه 2) طه به لغتِ طي «يا محمّد» ميباشد يعني اي محمّد، و به قولي نام پیامبر اسلام(ص) ميباشد. |
طه حسين (طاها حسين) |
1- (عربي)از نامهای مرکب طه(طاها) و حسین 2- (اَعلام) (1973-1889 میلادی) اديب، نویسنده و دولتمرد مصری که در شش سالگی نابینا شد و با وجود آن به تحصیل در دانشگاههای مصر و فرانسه موفق شد و درجه دکتری دریافت کرد، و از آن پس در دانشگاههای مصر به تدریس پرداخت. |
طهورا |
1-(عربي) از واژههاي قرآني به معني پاك كننده، تطهير كننده 2- (به مجاز) پاك و پاكيزه |
طوبي |
1- (عربي) مؤنث اطيب به معني پاكيزه تر، پاكيزه، نيكو 2-(در قديم) طوبي به صورت شبه جمله به معني خوشا (برگرفته از قرآن كريم) 3-(معرب از عبري) خير، شادي، سعادت، بهشت 4- درختي در بهشت |
طوعه |
1-(عربي) اطاعت، فرمانبري 2- (اَعلام) نام زني كه مسلم ابن عقيل به خانه او پناه برد. |
طيب |
1- (عربي) پاك، پاكيزه، مطهر، طَيب 2- (در قد يم) آنچه پاك و مطبوع است. |