اسم | معنای اسم |
---|---|
عابده |
(عربي) مؤنث عابد به معناي بسيار عبادت ميكند |
عادله |
(عربي) مؤنث عادل به معناي دادگر |
عارفه |
1- (عربي) مونث عارف به معني 1: آن که از راه ریاضت و تهذیب نفس و تفکر، به معرفت خداوند دست مییابد ۲: آن که نسبت به چیزی آگاهی دارد، شناسنده ۳: دانا، آگاه، دانشمند 2- (در قديم) مهرباني و نيكي (عارفت) |
عاصفه |
(عربي) مونث عاصف به معني 1- (در قديم) تند، سخت، شديد 2- باد تند و شديد، تندباد |
عاصمه |
(عربي) مؤنث عاصِم به معني 1- (در قديم) نگهدارنده، محافظ، بازدارنده (از خطا)، منع كننده 2- (اَعلام) 1) يكي از قُراء سبعهي قرآن (قاريان هفت گانه) 2- نام يكي از ياران امام كاظم (ع) |
عاطفه |
(عربي) محبت، مهرباني، مهر، عطوفت |
عاقله |
(عربي) مؤنث عاقل به معني 1- آن كه از سلامت عقل برخوردار است 2- آن كه عقلش خوب كار ميكند 3- داراي بهرهي هوشي بالا 4- خردمند |
عالم |
1- (عربي) كيهان، پهنه ي كره ي زمين و آنچه در آن است، جهان 2- (به مجاز) حالت و وضعيت |
عالمه |
(عربي) مؤنث عالِم به معناي دانشمند، آگاه |
عاليه |
(عربي) مؤنث عالي با معاني 1- عنواني احترام آميز براي زنان 2- عالي مقام (زن) |
عايشه |
1- (عربي) زن نيكو حال 2- (اَعلام) همسر پیامبر اسلام(ص) و دختر ابوبكر خلیفه كه در سال دوم هجری به همسری پیامبر(ص) درآمد. در جنگ جمل بر ضدّ حضرت علی(ع) شرکت جست. پس از شکست به مدینه بازگشت و در همانجا درگذشت. |
عبير |
(عربي) (در قدیم) نوعی ماده ی خوش بو کننده که از ترکیب مشک، گلاب، زعفران، و بعضی مواد دیگر تهیه می شد و آن را برای خوش بویی همراه داشتند یا در مجالس می سوزاندند. |