اسم | معنای اسم |
---|---|
پارسيا |
منسوب به پارسي، (منسوب به قوم پارس)، پارسي، اهل پارس، از مردم پارس |
پارميدا |
1-(اَعلام) نام دختر برديا و نوه کوروش پادشاه هخامنشی، مترادف پارميس و پارمين 2- تغییر یافته نام اوستایی پرومیثه یا پرومیزد به معنی بانوی دانا دانشمند یا بانوی پرمهر و پرعهدو پیمان 3-بهشت کوچک 4-دختر باران (عروس باران) |
پارميس |
1-(اَعلام) نام دختر برديا و نوه کوروش پادشاه هخامنشی، مترادف پارميدا و پارمين 2- تغییر یافته نام اوستایی پرومیثه یا پرومیزد به معنی بانوی دانا دانشمند یا بانوی پرمهر و پرعهدو پیمان 3-بهشت کوچک 4-دختر باران (عروس باران) |
پارمين |
1-(اَعلام) نام دختر برديا و نوه کوروش پادشاه هخامنشی، مترادف پارميدا و پارميس 2- تغییر یافته نام اوستایی پرومیثه یا پرومیزد به معنی بانوی دانا دانشمند یا بانوی پرمهر و پرعهدو پیمان 3-بهشت کوچک 4-دختر باران (عروس باران) |
پانتهآ |
1-(اَعلام) زن زيبايي از اهالي شوش كه زيباترين زن آسيا به شمار ميرفت (همسر آرتاداس که مادها او را به کورش هدیه کردند اما نپذیرفت)2- از اسامي باستاني |
پرشان |
(اوستایی) رزمجو، پَرشان |
پرهام |
صورت فارسي بَرهام، ابراهيم |
پرويز |
1- (پهلوی) پيروز، پيروزگر، فاتح 2- (اَعلام) نام خسرو دوم شاهنشاه ساساني، مشهور به «خسرو پرويز» پسر هرمزد چهارم و نواده ی انوشيروان (590-627 میلادی). |
پشوتن |
1- فداكار، پَشوتن 2- (در اوستايی) به معني محكوم تن 3- (اَعلام) (در شاهنامه) نام پسر گشتاسب و از ياران سوشيانت در روز رستاخيز، بر اساس روايت های زرتشتی، زرتشت از اهورامزدا برايش عمر جاودانی خواست. |