اسم | معنای اسم |
---|---|
كارن |
1- (پهلوي) (مترادف و هم وزن قارِن) نام یکی از خاندان های بزرگ عهد اشکانیان 2- شجاع و دلیر، (کار به معني کار زار و پیکار و رزم + کسره و نون: پسوند نسبت )، منسوب به رزم یا کاروزار، جنگجو 3- (اَعلام) 1: (در شاهنامه) نام فرزند کاوه آهنگر و ﺳﭙﻬﺪار ﻓﺮﯾﺪوﻥ ﭘﺎدﺷﺎﻩ ﭘﯿﺸﺪادﻯ 2: سردار لشکر مهرداد شاهزاده اشکانی که علیه اشک بیستم (گودرز) قیام کرد. 3: ﻧﺎﻡ ﭘﺴﺮ ﻗﺒﺎد و ﺑﺮادر اﻧﻮﺷﯿﺮواﻥ ﭘﺎدﺷﺎﻩ ... |
كارينا |
(اَعلام) چهارمين سرزمين از سرزمينهاي تابعه ي پارت كه به واسطهي ولات (جمعِ والي) اداره ميشدهاند. |
كامبيز |
صورت ديگري از كمبوجيه كه در زبان فرانسه كامبيز شده و مجدداً وارد فارسي شده است. (اَعلام) نام چند تن از امیران و پادشاهان سلسله ی هخامنشی ، از جمله اجداد کوروش کبیر ، پدر کوروش کبیر و پسر کوروش کبیر |
كتايون |
1- (اَعلام) دختر قیصر روم و زن گشتاسب و مادر اسفنديار كه نام ديگرش را ناهيد گفتهاند. 2- زن پادشاه بزرگ، زنی که شهنشاه و پادشاه بزرگ باشد، جهان بانو |