مرکز درمان ناباروری دکتر دبیر اشرافی

مرکز درمان ناباروری دکتر دبیر اشرافی

مرکز درمان ناباروری دکتر دبیراشرافی فعالیت خود را در سال 1358 در رشته لاپاراسکوپی و هیستروسکوپی آغاز نمود و در سال 1376، درمان نازایی با استفاده از روش لقاح آزمایشگاهی را به عنوان معدود مراکز درمان بوسیله  IVF افتتاح نمود.

در فاصله سال های 1358 تا 1376 (سال افتتاح مرکز ناباروری خصوصی) روش هایی در مورد فتوسکپی (مشاهده جنین در رحم)، کوریونوسکوپی (بیوپسی از جفت جهت تشخیص سلامت جنین)، توبوسکوپی (بررسی داخل لوله های رحم در خانم های نازا) راه اندازی گردید ولی در نهایت با بررسی های انجام شده، تمرکز اصلی تحقیقات مرکز بر روی تحقیق در مورد کاربرد لاپاروسکوپی  و هیستروسکوپی در نازائی گذاشته شد.

در همان دوران این مرکز، روش کوتریزاسیون تخمدان از راه لاپاروسکوپی را به پزشکی نازائی ایران معرفی نمود که در برطرف نمودن مشکل بیماران نازا در مقایسه با روش قدیمی Wedge Resection از راه لاپاراتومی تاثیر به سزایی داشت.

در ادامه روند تحقیقات مرکز، روش عمل جراحی سپتوم رحم از راه هیستروسکوپی و سپس با استفاده از رزکتوسکوپی اجرائی و معرفی گردید. این عمل برای اولین بار در ایران توسط دکتر دبیر اشرافی، در بیمارستان میرزاکوچک خان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.

نتایج این عمل ثابت کرد که روش هیستروسکوپی متروپلاستی اثر شایانی در بهبود مشکلات بسیاری به بیماران نابارور می نماید.

از دیگر فعالیت های منحصر به فرد مرکز در آن دوران، موضوع تعیین جنسیت قبل از انتقال بود که تا سال ها بسیاری از همکاران نسبت به انجام آن نظر مثبتی نداشتند، اما در سال های اخیر مقاومت در برابر آن بسیار کاهش یافته و اکنون در بسیاری از مراکز درمانی، تعیین جنسیت قبل از انتقال انجام می گردد.

یکی دیگر از خدماتی که در حال حاضر در مرکز درمان نازایی دکتر دبیر اشرافی ارائه می شود، اجرای میکرواینجکشن در موارد تخمک اهدائی و جنین اهدائی می باشد.

به کارگیری تکنیک PGD جهت تعیین سلامت جنین قبل از انتقال نیز از دیگر روش های نوین مورد استفاده در این مرکز می باشد.

از آخرین اهداف تحقیقاتی مرکز می توان به روشی  برای فریز تخمک در دختران باکره ای که قصد ازدواج فوری ندارند، بدون عمل جراحی و بدون صدمه به Hymen، اشاره نمود.

 

خدمات و افتخارات مرکز درمان ناباروری دکتر دبیر اشرافی :

  • داراي گواهينامه بين المللي مدیریت کیفیت ( ISO 9001 - 2000) در لقاح آزمايشگاهي از مركز DQS آلمان
  • چاپ 5 مقاله علمی در مجلات درجه 1 آمریکائی (American Journal Obstet&Gynecol) برای اولین بار در دنیا و چاپ بیش از 10 مقاله در سایر مجلات آمریکائی
  • چاپ آخرین مقاله در مجله آلمانی (به زبان انگلیسی)
  • قرار گرفتن نام دکتر هرمز دبیر اشرافی در سایت Wikipedia  جزء سیزده دانشمند قرن بیستم ایران (Intellectual movements in Iran) و در مجاورت اسامی بزرگانی همچون شیرین عبادی، مهدی بازرگان، نیما یوشیج، محمد خاتمی، صادق هدایت (نویسندگان) و ملک الشعرای بهار (شعرا) در سایر رشته ها
  • اولين مركز ليزر لاپاروسكپي در ايران (LASER LAPAROSCOPY)
  • جراحي هاي وسيع داخل رحمي (در چسبندگي های داخل رحمی 
  • فیبرم رحمي و رحم هاي دوشاخ)  توسط هيستروسكوپی و رزکتوسکوپی
  • بالون توبوپلاستي
  • اولين مركز تشخيص و پيشگيري اختلالات كروموزومي جنين پيش از بارداري PGD (تست FISH IVF )
  • تعيين جنسيت
  • لقاح آزمايشگاهي (IVF)
  • انتقال نطقه تقويت شده شوهر به داخل رحم (IUI) و يا به داخل شكم (IPI) و يا به داخل لوله هاي رحمي (ITI)
  • انتقال گامت هاي زن و شوهر و يا زيگوت (جنين) به داخل لوله از راه لاپاروسكوپي و استفاده از محلول های دارای چسبندگی جنین هنگام انتقال
  • ميكرواينجكشن (ICSI) : تزريق مستقيم اسپرم شوهر به داخل تخمك توسط ميكروسكوپ هاي مخصوص
  • بيوپسي و آسپيراسيون مستقيم از اپيديديم و تستيس (براي شوهران بدون اسپرم) : TESA - TESE
  • الكترواجا كولاسيون (EE) گرفتن نمونه اسپرم با دستگاه مخصوص
  • سونوگرافي واژينال و شكم (Embryo & SPERM FREEZING): انجماد و نگهداري طولاني مدت اسپرم، جنين و تخمک
  • اهداي جنين و تخمك به زوج هاي نابارور ( مصوب مجلس شوراي اسلامي )

 

 

تشخیص ژنتيکي جنین پیش از لانه‌گزینی (PGD)

PGD فناوری جدیدی در بررسی ژنتیکی  و تشخیص اختلالات احتمالی جنین، پیش از لانه‌گزینی در رحم مادر است که این امکان را برای افراد با شرایط خاص وراثتی فراهم می‌سازد تا از انتقال این ژن‌های معیوب به فرزندان خود جلوگیری کنند. PGD  همه روش‌های آزمایش سلول‌های یک جنین شامل بررسی کروموزوم ها و ژن‌های جنینی، پیش از انتقال به رحم مادر در طول یک دوره IVF/ICSI را شامل می‌شود.

تشخیص ژنتيکي پیش از لانه‌گزینی  وجود بيماري هاي ژنتيكي در زوجین یا خانواده های آنها،سن بالای مادر و عواملی از این قبیل مي تواند باعث افزايش خطر بروز ناهنجاري هاي كروموزومي در نوزاد شود. از این رو مبحث جلوگیری از تکرار بیمارهای ژنتیکی از گذشته با روش PND و در حال حاضر با استفاده از روش PGD مطرح بوده است. در روش  (Prenatal Diagnosis) PND یا تشخیص در حین بارداری، که پس از لقاح و بارداری طبیعی انجام می شود، بررسی و تشخیص ژنتیکی بین هفته های ۱۰ تا ۱۴ بارداری صورت می گیرد، که در صورت تشخیص اختلال در کروموزوم ها، تنها پیشنهاد، ختم بارداری می باشد. اما در روش PGD، چون لقاح به صورت خارج رحمی (IVF/ICSI)  صورت می گیرد، فقط جنین هایی که در بررسی های ژنتیکی سالم بوده اند، انتخاب و به رحم مادر منتقل می شوند؛ بنابراین صدمات جسمی وعاطفی سقط درمانی را به دنبال نخواهد داشت و در واقع تنها روش ممکن براي زوجيني است که در معرض داشتن فرزند مبتلا به بيماري­‌هاي ژنتيکي هستند ولی در ضمن به­‌دلايل قانوني، مذهبي و اعتقادی نمي­‌توانند سقط جنين را در صورت مبتلا بودن جنين به چنین مشکلاتی، انجام دهند.

در این روش آزمایشگاهی بسیار پیشرفته  که به تولد جنین های بدون اختلال و نقص ژنتیکی کمک می کند، آزمایش روی جنین هشت سلولی که حاصل لقاح مصنوعی (IVF یاICSI ) است، انجام می شود و در صورت اطمینان از سالم بودن جنین او را به رحم مادر منتقل می کنند تا به رشد طبیعی خود ادامه دهد.

بنابراین به کارگیری PGD در فرآیندهای درمانی لقاح آزمایشگاهی (IVF یا ICSI) می تواند باعث افزایش موفقیت آن شود زیرا جنين انتخاب شده از لحاظ ژنتیکی بررسی و سالم بودن آن تایید شده، بنابراین از شكل گيري و تولد كودكان با ناهنجاريهاي ژنتيكي یا اختلالات کروموزمی که ممکن است باعث سقط خود به خودی شود جلوگیری می گردد؛ همچنین در این روش براي برداشتن سلول هاي جنيني (بلاستومر) جهت بررسی، ناگزير سوراخي در پوسته جنيني يا زونا پلاسیدا ايجاد مي شود كه اين مجرا مي تواند مبدأ لانه گزيني بهتر جنين در رحم باشد. (هچینگ)

 

مراحل انجام آزمایش  PGD

مهم ترین اقدام پیش از انجام PGD، شناسايي جهش ژنتيکي مربوطه در والدين است. زوجين بايد به­‌منظور ارزيابي ريسک انتقال ناهنجاري ژنتيکي به فرزندانشان مورد مشاوره قرار گيرند. به‌خصوص اگر زوجين داراي ريسک بالايي براي انتقال ناهنجاري ‌هاي ساختماني يا بيماري­‌هاي تک ژني باشند. معمولاً در یک مرحله  دو تا سه ماهه، برای هر خانواده آزمایش اختصاصی روی تک سلول انجام می شود. پس از پایان این مرحله، انجام PGD  از نظر ژنتیکی امکان پذیر می باشد.

PGD  که در واقع به معنای نمونه برداری از جنین و ارسال یک سلول برای تعیین اختلال کروموزومی یا ژنی در آن جنین است، در یک دوره لقاح مصنوعی (IVF یا ICSI) آغاز می‌شود که شامل تمامی مراحل از جمله تحریک تخمدان با دارو، برداشتن تخمک و لقاح در آزمایشگاه و انتقال جنین می‌باشد. این آزمایش که معمولاً در روز سوم پس از لقاح در آزمایشگاه انجام می شود (باید حداقل ۵ جنین به ظاهر سالم ۶ تا ۸ سلولی تشکیل شده باشد)، ۴۸ ساعت طول می کشد که در صورت سالم بودن جنین در آزمایش، عمل انتقال به رحم مادر انجام می شود.  

 

تشخیص ژنتيکي پیش از لانه‌گزینی

 

البته نمونه برداری (بیوپسی) از جنین را می توان در مراحل مختلف رشد جنینی انجام داد. در گذشته فقط از تخمک نمونه برداری می کردند و در صورت سالم بودن پس از بررسی، آن را با نطفه مرد ترکیب و جنین حاصله را به رحم مادر منتقل می کردند ولی پس از مشاهده تعدادی نوزاد با اختلال کروموزومی، در حال حاضر نمونه برداری از جنین در روز سوم رشد جنین یعنی وقتی جنین ۶ تا ۸ سلولی است انجام می شود و یا در مواردی در روز ۵ تا ۶ رشد جنینی (بلاستوسیست) یا در مراحل پیشرفته تر رشد صورت می گیرد.

 

  مراحل انجام آزمایش  PGD

 

به طور کلی تشخیص پیش از لانه‌گزینی PGD شامل مراحل زیر است:

کشت جنین تا روز سوم، مرحله 6 تا 8 سلولي (یا بلاستوسیست)

  • برداشتن یک یا دو سلول از جنین (بلاستومر)
  • انجام PGD  روی سلول های برداشته شده براساس ماهیت بیماری از طریق یکی از دو روش مولکولی یا سیتولوژیک
  1. مولکولی : کپی کردن DNA سلول از طریق فرآیندی به نام واکنش زنجیره‌ای Polymerase (PCR)برای تشخیص بیماری های تک ژنی
  2. سیتولوژیک : آشکارسازي نواحي کروموزومي براي بيماري‌هاي کروموزومي با استفاده از روش (FISH) Fluorescent in situ Hybridization
  • ارزیابی کد دنبالۀ DNA ، از طریق تحلیل مولکولی، برای تعیین امکان ارث بردن یک ژن مشکل‌ساز
  • انتقال جنین پس از انجام آزمایش PGD‌ و شناسایی جنین های بدون مشکلات ژنتیکی  

 

  مراحل انجام آزمایش  PGD

 

موارد کاربرد PGD

تشخیص پیش از لانه‌گزینی برای هر زوجی که در معرض انتقال یک بیماری یا عارضه ژنتیکی است می‌تواند مفید باشد. افرادی که ممکن است کاندید آزمایش PGD‌ باشند عبارتند از:

  • خانم های 35 سال و بالاتر (با افزایش سن میزان تولد نوزاد دچار سندرم داون (داشتن ۳ کروموزوم شماره ۲۱) حدود ۱۰ برابر افزایش می یابد و سایر اختلال های کروموزومی نیز حدود ۲ تا ۳ برابر می شود)
  • زوجيني که حداقل يکي از طرفين، بر­اساس مطالعات فاميلي حامل يا مبتلا به يک بيماري ژنتيکي قابل وراثت باشد.
  • حامل‌های اختلالات ژنتیکی وابسته به جنس (تشخيص جنسيت در بيماري هايي  مانند هموفيلي كه وابسته به جنس است و بروز آن به خصوص در پسران بيشتر از دختران است.)
  • حامل‌های نقص‌های ژن منفرد (بيماري هاي تك ژني مانند تالاسمي كه ممكن است در نوزاد بروز كند)
  • افرادی با اختلالات کروموزومی و یا خانواده هایی که سابقه تولد یک بچه ناقص یا عقب مانده دارند که ناشی از توارث آن اختلال از طریق ژن مخصوص یا اختلال در تعداد کروموزوم ها است؛ مثل داشتن یک فرزند مبتلا به سندرم داون یا سایر عقب ماندگی های ذهنی
  • زنانی که سقط‌های مکرر ناشی از ناهنجاری های ساختمانی کروموزومی را تجربه کرده‌اند و عوامل ديگري براي سقط وجود نداشته است.
  • مواقعي كه ناهنجاري هاي ساختاري مانند ترانس لوكيشن (جابه جا شدن قطعات كروموزومي)‌ در آزمايش كاريوتايپ زوجين وجود دارد.
  • بیماران ناباروری که IVFهای ناموفق مکرر داشته‌اند. (بيش از 3 بار عمل IVF يا ميكرواينجكشن انجام داده اند،‌ اما منجر به حاملگي نشده است.)
  • در زوجيني که به دلیل مشکل باروری از سوی مرد، کانديد ICSI (تزريق درون سيتوپلاسمي اسپرم) هستند.
  • برای تعيين نوع آنتی ژن های لوکوسيت انسانی (HLA) در مواردی که فردی در خانواده نیاز به پیوند مغز استخوان داشته باشد و زوجین خواستار فرزند دیگری برای پیوند مغز استخوان یا استفاده از خون بند ناف آن برای درمان فرد بيمار خانواده هستند. اين کاربرد توسط خانواده هايی که افرادی با آنمی فانکونی يا تالاسمی بتا دارند استقبال می شود. ژن های HLA مربوط به سيستم ايمنی هستند و محصول حاصل از آنها مسئول شناسايی سلول های بيگانه است. در این صورت می توان از ابتدا با انجام PGD ، نوزاد متولد شده با HLA هماهنگی داشت.
  • برای پیشگیری از سرطان یا بیماری هایی که در سنین بالا بروز می کند (مثلا با وجود یک ژن به نام 1 BRCA، فرد در سنین بالا مبتلا به اختلال های غدد یا سرطان می شود و می توان با انجام PGD از آن پیشگیری نمود).
  • زوج های سالمی که مخالف ختم بارداری طی دوران بارداری هستند و می خواهند از ابتدا بارداری سالمی داشته باشند.
  • آزمایش PGD‌ برای تعیین جنسیت نیز به کار می‌رود. اما چون برای انجام این کار نیاز به قرار گرفتن در یک دوره IVF حتی برای زوجینی که می توانند به صورت طبیعی باردار شوند، وجود دارد، معمولاٌ این کار توصیه نمی شود و فقط انتخاب جنسیت در مواردی که احتمال بروز یک بیماری وابسته به جنس مانند هموفیلی (که در پسرها بیشتر است) وجود داشته باشد، انجام می شود. 

بیماری های ژنتیکی تنها در ازدواج های خویشاوندی دیده نمی شود. زوج ها باید بدانند که اصولا آزمایش های ژنتیکی مانند PGD در خانواده هایی انجام می شود که مشکلات ژنتیکی در آنها وجود دارد. احتمال وجود بیماری های ژنتیکی در ازدواج های غیرخویشاوندی هم وجود دارد. بنابراین PGD در مورد تمام خانواده هایی که سابقه بیماری ژنتیکی در آنها وجود دارد، توصیه می شود.

 

کاربرد تشخیص آزمایش PGD

تشخیص پیش از لانه‌گزینی برای شناسایی مشکلات کروموزومی و ژنتیکی به کار می‌رود؛ این مشکلات، زوج را در معرض نقص‌های هنگام تولد یا سقط جنین‌های خود به خودی قرار می‌دهد. تحقیقات نشان می‌دهد که اختلالات قابل تشخیص با انجام PGD را می توان به سه دسته کلي تقسيم نمود:

  1. نقايص تک ژني (ژن منفرد)
  2. بيماري­‌هاي وابسته به کروموزوم­‌هاي جنسي
  3. ناهنجاري­‌هاي کروموزومي
  • نقايص تک ژني (ژن منفرد )

به‌منظور انجام PGD براي اختلال‌هاي تک ژني که از ژن های جهش یافته ایجاد می شوند، از روش PCR استفاده می شود. برخي از بيماري­‌هاي تک ژني که تا­کنون براي آنها PGD انجام شده است عبارتند از: سيستيک فيبروزيس، بیماری هانتینگتون،آنمي(کم خونی) ناشی از سلول داسي شکل، سندرم مارفان، آتروفي ماهيچه­‌اي نخاعي، بتاتالاسمي، سرطان هاي ارثي، ديستروفي ميوتونيک، هيپرپلازي مادرزادي آدرنال، ناشنوايي و غیره

  • بيماري­‌هاي وابسته به جنس

تعيين جنسيت پيش از لانه گزيني (PGD Sex Selection) را مي­‌توان براي هر بيماري وابسته به X انجام داد.

PGD Sex Selection را مي­‌توان به دو روش PCR يا FISH انجام داد. در هر دو روش با توجه به نحوه انتقال بيماري­‌هاي وابسته به x تنها جنين هاي مؤنث (يا در مواردي مذکر) به رحم مادر منتقل مي‌­شوند. 

-  اختلالات وابسته به جنس مغلوب(بيماري‌هاي وابسته به X) : همچون هموفیلی، سندروم x شکننده، ديستروفي عضلاني دوشن، عقب‌ماندگي ذهني و بیشتر مشکلات عصبی- عضلانی.

- اختلالات وابسته به جنس غالب: همچون سندروم Rett و نرمی استخوان به علت مقاومت در برابر جذب ویتامین D.

  • ناهنجاري­‌هاي کروموزومي

اختلالات کروموزومي طيف وسيعي از بيمار­هاي ژنتيکي را شامل مي­‌شوند.

یک سلول کامل و طبیعی ۴۶ کروموزوم دارد و يا به عبارت ديگر 23 جفت كروموزوم دارد. جفت هاي اول تا 22 براساس شكل و اندازه و شكل شماره گذاري شده اند و در زنان و مردان مشابه هستند. بيست و سومين جفت كروموزوم هاي جنسي هستند. زنان داراي دو كروموزم x و مردان داراي يك كروموزوم x و يك كروموزوم y هستند .به طور صحیح هر کدام از اسپرم و تخمک باید حاوی نیمی از کروموزوم یعنی ۲۳ می باشد. وقتی لقاح صورت می گیرد، اسپرم و تخمک با هم یکی شده که حاصل آن تخم بوده که سرانجام به یک جنین (آمبریو یا رویان) تبدیل می گردد که طبیعتاً جنین سالم ۴۶ کروموزوم کامل دارد. در اختلالات ژنتیکی، تخمک یا اسپرم، حاوی کروموزوم های بیشتر و یا کمتر از نرمال می باشد که نتیجه آن یک جنین غیر طبیعی است. مثلا در سندرم داون یا منگولیسم اختلال در کروموزوم ۲۱ است و تعداد آن بیشتر از نرمال است (47 کروموزوم).

 

كاریوتایپ طبیعی انساننقص هاي كروموزومي :

1- چرخش بخشي از كروموزوم در جاي خود ( اينورژن )

2-حذف بخشي از كروموزوم ( دليشن)

3-اتصال دو كروموزوم به يكديگر ( ترانس لوكيشن روبرتسوني)

4-جابه جايي و انتقال قطعه اي از يك كروموزوم به كروموزوم ديگر ( ترانس لوكيشن متقابل (

5- فقدان كامل يك كروموزوم جنسي و يا وجود كروموزوم جنسي اضافي

6-كپي اضافي از كروموزوم هاي غير جنسي (وجود يك كروموزوم جنسي x كه منجر به سندرم ترنر مي شود و يكي از علائم عقيمي در زنان است و یا داشتن سه كروموزوم جنسي xxy كه منجر به سندرم كلاين فلتر مي شود و يكي از علائم عقيمي در مردان محسوب مي شود).

بسياري از زوجين حامل اين نوع ناهنجاري­‌ها ممکن است بدون استفاده از PGD هرگز موفق به بچه‌دار شدن نشوند. اکنون در تشخیص پیش از لانه گزینی با استفاده از تکنيک FISH مي­‌توان بسياري از اين اختلالات کروموزمی را تشخيص داد.

در ابتدا PGD فقط برای ۵ اختلال کروموزومی شایع (شامل کروموزوم های X،Y،۱۳،۱۸،۲۱(  انجام می شد که در مراحل بعدی برای ۸ تا ۱۲ کروموزوم (شامل X،Y، ۱۳، ۱۸، ۲۱، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۵، ۲۲، ۲۰، ۱۲(  انجام شد که از این طریق امکان تشخیص ۷۰ تا ۸۰ درصد ناهنجاری های کروموزومی فراهم شد و در حال حاضر با روش جدیدPGD  می توان سلامت ۲۴ کروموزوم را تایید نمود؛ یعنی تا ۹۰ درصد اختلال های کروموزومی را تشخیص داد که با پیشرفت و توسعه تکنولوژی، امکان بکارگیری این روش جهت تشخیص سایر ناهنجاری های ژنتیکی نیز فراهم خواهد شد.

در تشخیص PGD، ناهنجاري­‌هاي کروموزومي به دو دسته تقسيم مي­‌شوند:

الف: ناهنجاري­‌هاي عددي کروموزومي

ناهنجاري¬‌هاي کروموزومي یکی از اهداف PGD، غربالگري جنين­‌ها از نظر ناهنجاري­‌هاي عددي کروموزومي است. اين نوع PGD در زوجين ناباروري که سابقه IVF همراه با سقط­‌هاي مکرر دارند یا افرادي که چندين بار در اقدام به IVF با شکست روبرو شده­‌اند و يا در مواردي که سن مادر بالاتر از 35 سال باشد، صــورت مي­‌گيرد. بررسی ها نشان مي­‌دهد که از دلایل پايين بودن ميزان موفقيت IVF در خانم ها با سن بالا، ایجاد ناهنجاري‌هاي کروموزومي در تخمک است. با استفاده از تکنيک FISH مي‌­توان جنين‌‌ها را پيش از لانه‌گزيني براي ناهنجاري­‌هاي کروموزومي خاص غربالگري نمود و فقط جنين­‌هاي که دارای کروموزوم­‌هاي طبيعي هستند را انتخاب نمود. به اين ترتيب مي‌­توان ميزان لانه‌گزيني را افزايش داد و از ميزان سقط­‌هاي خودبخودي کاست.

ب: اختلال‌هاي ساختماني کروموزومي (بازآرایی‌های کروموزومی همچون جابجایی، وارون‌سازی، حذف و آنیوپلوئیدی)

اختلالات کروموزومی به شکل های مختلف است، یکی از شایع ترین آن ترانس لوکاسیون است. به طور طبیعی کروموزوم ها بسیار شکننده هستند و در حین تقسیم سلولی بیشتر آن ها می شکنند ولی مجدداً ترمیم می شوند. در ترانس لوکاسیون قسمتی از کروموزوم  که شکسته شده، جدا می شود و به عنوان یک کروموزوم مستقل و متفاوت عمل می کند. شخصی که در زمان تقسیم سلولیش این اتفاق افتاده باشد، به عنوان حامل نامیده می شود. حاملان اين نوع ناهنجاري­‌ها از لحاظ باليني طبيعي هستند، زيرا اين افراد کمبود خالص مواد ژنتيکي را ندارند. اما زمانی که بارداری صورت می گیرد، فرد حامل، جمع تعداد کروموزومی که به اشتراک می گذارد طبیعی نیست و در واقع در حالیکه فرمول کروموزومی زوج او طبیعی است. تخم به وجود آمده که تبدیل به جنین اولیه می شود، تعداد کروموزوم های سلولی آن بیشتر یا کمتر از نرمال است که اين حاملين ممکن است بارها با سقط جنين مواجه شوند و يا حتي ممکن است داراي بچه­‌هاي نا‌­هنجار و يا مبتلا به عقب ماندگي ذهني شوند زيرا مشکل اصلي اين افراد، عدم جدا شدن مناسب و برابر کروموزوم­‌ها در مرحله اسپرم‌سازي (اسپرماتوژنز) و يا تخمک‌سازي (اووژنز) مي­‌باشد. PGD در زوجين حامل اين نوع اختلالات کروموزومي مي‌­تواند در انتخاب جنين­‌هاي با مجموعه کروموزومي طبيعي بسيار کمک‌کننده باشد

 

مزایای PGD

به دلیل انجام این روش پیش از لانه‌گزینی، نیاز به آزمایش آمنیوسنتز که بین هفته 16 تا 22 دوران بارداری (سه ماهه دوم) انجام می‌شود و یا نمونه برداری از پرزهای جنينی (CVS) ،کاهش می‌یابد.

از آنجا که این روش پیش از لانه‌گزینی انجام می‌شود، به زوج این امکان را می‌دهد که تصمیم بگیرند آیا می‌خواهند وارد مراحل بعدی بارداری شوند یا خیر.

این روش زوج‌های دارای مشکلات ژنتیکی را ترغیب می‌کند که به داشتن فرزندان بیولوژیکی خود می کند.

با توجه به نقص‌هایی که ممکن است هنگام تولد وجود داشته باشد، استفاده از این روش صدمات روحی، مشکلات  و هزینه‌ها را کاهش خواهد داد.

 

در حقیقت با استفاده از این تکنیک، بسیاری از خانواده ها می توانند به آرزوی دیرینه خود که داشتن فرزندی سالم است با عوارض کمتری دست یابند.

 

مشکلات PGD

  • در برخی موارد، یک تخم لقاح یافته ناقص از لحاظ ژنتیکی ممکن است ، بدون هیچ اختلال یا بیماری رشد کند. بنابراین در مورد درصد احتمال ایجاد اختلال باید با پزشک دقیقاً مشورت گردد.
  • علیرغم این که PGD احتمال به وجود آمدن فرزندی با اختلال ژنتیکی را کاهش می‌دهد، اما نمی‌تواند این خطر را به طور کامل از بین ببرد. در برخی موارد،‌ انجام آزمایش‌های بیشتری در دوران بارداری مورد نیاز است تا مشخص شود که بروز یک عامل ژنتیکی هنوز هم ممکن است.
  • علائم برخی بیماری‌ها تنها زمانی آشکار می‌شود که فرد به میانسالی رسیده باشند.

انتقال جنین در مرحله بلاستوسیست

انتقال جنین در مرحله بلاستوسیست به طور معمول انتقال جنين در روش هاي کمک باروري (لقاح خارج رحمی)، دو روز بعد از گرفتن تخمک (اووسيت) یعنی در مرحله امبریو یا زمانی که جنين در مرحله 2 يا 4 سلولي به سر مي برد، صورت مي گيرد که در واقع زمانی است که به طور طبيعي تخمک پس از لقاح به رحم مي رسد و شرايط محيطي مناسبي براي بقاي جنين در رحم وجود دارد. اما در شرایطی می توان با توجه به تعداد تخمک های لقاح یافته، شرایط و سابقه بیمار و صلاحدید متخصص جنین شناسی، به منظور انتخاب جنین بهتر با رشد و کیفیت مناسب و بهبود کیفیت لانه گزینی جنین، کشت جنین ها و  انتقال آن ها را تا روز سوم و یا مرحله بلاستوسیست ادامه داد؛ زیرا انجام موفقیت‌آمیز بارداری مستلزم اتصال بلاستوسیت به دیواره رحم می‌باشد.

در حقیقت بلاستوسیت جنین یا رویانی است که بعد از لقاح، مدت 5 تا 6 روز رشد کرده است و به دو نوع سلول مختلف تقسيم شده است. سلول هاي سطحي(تروفكتودرم) که نهايتا جفت را تشكيل مي دهند و توده سلولي داخلي که تبديل به جنين مي شوند . يك بلاستوسيست سالم در روز ششم از مخاط پوششي خود ( زونا پلوسيدا ) سر بر مي آورد و 24 ساعت پس از سر بيرون آ وردن در مخاط داخلي رحم قرار مي گيرد .

برای رسیدن به مرحله بلاستوسیت، جنین درون انکوباتور (Incubator) در بخش جنین شناسی کشت داده می‌شود تا جنين تکامل بيشتري پيدا کند که در طی این مرحله، جنین هایی که اختلالات ژنتیکی یا کروموزوم غیر طبیعی دارند از بین می روند؛ بنابراین پس از طی این زمان و رشد مناسب جنين، می توان یک یا حداکثر دو جنین را که کيفيت بهتر و پتانسيل رشد بـیشتری دارند، برای انتقال به درون رحم زن انتخاب نمود و عمل انتقال را انجام داد که همین امر خود مي تواند بر روي موفقيت روش هاي کمک باروري تاثير گذار باشد.

از سوی دیگر فعال شدن ژنوم جنيني (محتوای ژنتیکی هر فرد شامل DNA هسته، کلروپلاست و میتوکندری) پس از مرحله 4 يا 8 سلولي رخ مي دهد، بنابراين تعيين کيفيت جنين براساس ژنوم جنيني در روز دوم امکان پذير نبوده و انتخاب جنين بصورت دقيق صورت نمي گيرد . اين درحالي است که انتقال جنين با کيفيت مناسب باعث افزایش موفقيت به ميزان 40 تا 50 درصد در روش هاي کمک باروري مي باشد.

انتقال جنین در مرحله بلاستوسیست همچنین تعداد جنین‌های انتقالی در مرحله بلاستوسیست کمتر از تعداد انتقال آنها در مرحله امبریو (در دو روز اول) می باشد؛ زیرا قدرت اتصال بلاستوسیست به جداره رحم در مقایسه با مراحل تکاملی قبلی جنین بسیار بیشتر است. امروزه در اکثر کشورهای دنیا تنها یک بلاستوسیست در هر سیکل درمانی منتقل می‌شود  که این امر خود یکی از مزایای انتقال جنین در مرحله بلاستوسيست می باشد زیرا از اهداف اصلی لقاح آزمایشگاهی، ايجاد حاملگي تك قلويي داخل رحمي است که در این روش می توان جنین هاي كمتر و با کیفیت مطلوب تری را منتقل نمود که باعث کاهش احتمال حاملگي چند قلويي و عوارض ناشی از آن و افزایش آمار زايمان هاي سالم می شود.

علیرغم فوايد انتقال جنين در مرحله بلاستوسيســت مانند افزایش احتمال لانه گزینی، كـاهش خطر چندقلويـي و امكـان بررســي و ارزيابي ژنتيكي جنين، انتقال بلاستوسيست براي همه زوج ها مناسب نيست و مقداري ريسك نیز دارد. در تعداد كمي از بيماران، هيچكدام از جنین ها به مرحله بلاستوسيست نرسيده و به تدريج از بين مي روند که اين موضوع به از بين رفتن كل جنین ها مي انجامد.

 تصميم گيري براي كشت و انتقال بلاستوسيست به عواملي بستگي دارد كه شامل سن بيمار، سن تخمك، تعداد تخمك هاي بارورشده، موفقيت قبلي لقاح خارج از رحمي، و شايد مهمتر از همه اينها كيفيت جنین (رويان) و شمارش سلول در روز سوم انجام كشت مي باشد.

اما بر اساس تحقیقات كشت و انتقال تا مرحله بلاستوسيست براي بيماران جوان تر، بيماراني كه از اهداكنندگان جوان تر تخمك دريافت مي نمايند، بيماراني كه پاسخ دهنده خوبي هستند (تخمك بيشتري توليد مي كنند) و يا بيماراني كه لقاح خارج از رحمي قبلي موفقيت آميزي داشته اند، نتایج بهتری را به دنبال داشته است.

فرآیند انتقال بلاستوسیت

انتقال بلاستوسیت همانند انتقال جنین در مرحله مورولا به رحم است با این تفاوت که اتصال جنین به جداره رحم بعد از 3-2 روز انجام می‌شود زیرا بلاستوسیت 6-5 روز قبل از انتقال، مراحل تکاملی خود را در بخش جنین شناسی درون انکوباتور طی نموده است.

 

هچینگ آزمایشگاهی جنین

 تخمک، از زمان آزاد شدن از تخمدان، پس از باروری و تشکیل جنین تا مرحله لانه گزینی جنین در جداره رحم (اندومتر)، توسط یک لایه نرم بیرونی به نام زونا پلوسیدا محافظت می شود. این پوشش ژلاتینی مانند که از جنس مولکول های قندی پروتئینی است، باعث محافظت تخمک و جنین می شود؛ یعنی پس از وارد شدن یک اسپرم به تخمک، مانع ورود اسپرم های بعدی می شود و پس از مرحله لقاح، یکی از عوامل هدایت جنین از لوله رحم به سمت رحم است که مانع جداشدن سلول های جنین از یکدیگر می شود.

 

 لیزر هچینگ

 لیزر هچینگ

  

 

 اما جنین قبل از نفوذ به اندومتر باید از داخل این پوسته، خود را خارج نماید. در واقع پس از رسیدن جنین به حفره رحم و تشکیل بلاستوسیست در روز پنجم پس از لقاح، به طور طبیعی این لایه نازک شده و به کمک آنزیم هایی که از جنین و دیواره رحم ترشح می شوند پاره می شود. به این فرآیند پاره شدن، هچینگ گفته می شود که باعث به وجود آمدن امکان چسبیدن جنین و نفوذ آن به داخل دیواره رحم می شود که نتیجه این امر بارداری است. اگر مرحله هچینگ (خارج شدن جنین از پوسته خود) انجام نگیرد، بارداری رخ نمی‌دهد.

اما در بعضی موارد زونا پلوسیدا ضخیم تر از حد معمول بوده و احتمال لانه گزینی جنین در اندومتر را کاهش می دهد. معمولاًدر مواردی که لقاح آزمایشگاهی انجام می شود، برخی عوامل مانع نازک شدن زوناپلوسیدا و پارگی آن در اثر آنزیم ها می شوند. عواملی همچون افزایش سن زنان، سطح FSH بالا در خون مادر و شرایطی که محیط کشت به آن اعمال می کند، باعث مقاوم تر و نفوذ ناپذیرتر شدن زونا پلوسیدا می شود در نتیجه شانس لانه گزینی و حاملگی را کاهش می دهد. در این موارد، با استفاده از لیزر هچینگ، جنین توسط ایجاد یک شکاف یا سوراخ کوچک در لایه زونا پلوسیدا خارج می شود که باعث تسهیل لایه گزینی (چسبیدن به دیواره رحم) و در نتیجه افزایش شانس بارداری می‌شود. 

 در حقیقت لیزر هچینگ یک تکنیک آزمایشگاهی برای بهبود بخشیدن به سایر روش‌های مربوط به باروری مانند IVF و ICSI است و برای بیمارانی که دوره انتقال جنین منجمد شده دارند نیز استفاده می شود.

زمان به کارگیری این روش، قبل از انتقال جنین به رحم و در مراحل ابتدایی تشکیل جنین (روزهای دو یا سه بعد از تشکیل زیگوت) و یا در مرحله بلاستوسیت (روزهای پنج یا شش بعد از تشکیل زیگوت) می باشد.

  

انواع هچینگ آزمایشگاهی

 لیزر هچینگ

 

  • شیمیایی: در این روش از مواد شیمیایی برای تحلیل رفتن و ضعیف شدن دیواره زونا پلاسیدا استفاده می‌شود. انجام این روش مشکل است و نتیجه آن به مقدار ماده شیمیایی مورد استفاده بستگی دارد. استفاده مقادیر زیاد این مواد، برای جنین مضر است.
  • مکانیکی: در این روش با استفاده از ابزار کوچکی مانند سوزنی که در ICSI استفاده می‌شود، حفره‌ای کوچک در زونا پلاسیدا ایجاد می‌گردد. نتیجه این روش بسیار به مهارت متخصص جنین شناسی بستگی دارد تا در حال انجام آن آسیبی به جنین وارد نشود.
  • لیزر: در این روش از سیستم میکرو لیزر برای ایجاد برشی در زونا پلاسیدا استفاده می‌شود. این اشعه به صورت کاملا" کنترل شده به بخشی از دیواره جنین یا به عبارت دیگر زوناپلوسیدا تابیده می شود و طولی حدود 35 تا 40 میکرومتر از زونا را حذف می کند. به این فرآیند لیزر هچینگ گفته می شود. تاکنون هیچ گونه گزارشی مبنی بر اثرات نامطلوب استفاده از لیزر بر جنین ها بدست نیامده است زیرا در این روش فقط لایه خارجی (زونا پلاسیدا) تحت تأثیر قرار می‌گیرد. نوزادانی که از این روش در دوران جنینی آنها استفاده شده، سالم هستند.

نتیجه این روش به مهارت متخصص جنین شناسی بستگی ندارد. این تکنیک در مقایسه با دو تکنیک دیگر، درصد موفقیت باروری بیشتری دارد.

 

موارد کاربرد

روش‌های هچینگزونا هچينگ آزمايشگاهي نبايد روي هر جنينی انجام شود. بر اساس تحقیقات انجان شده، وقتي هچينگ بر روي جنين‌هاي سالم انجام شود، ‌احتمال جايگزين شدن جنين را در داخل لايۀ رحمي كاهش مي‌دهد؛ بنابراين هچينگ بايد در موارد مشخص و انتخاب شده صورت پذيرد. در اين گونه موارد،‌ فقط جنين‌هاي از پيش مشخص شده و بر اساس دستورالعمل مربوط، برای ميكرومانيپوليشن انتخاب مي‌شوند. اين روش همچنين محدود به گروهي خاص از بيماران نابارور است كه ویژگی های آن‌ها در زیر بیان مي‌به شرح زیر است:

  • ویژگی‌های بیمار:
  1. خانم های داراي 38 سال سن و يا بیشتر
  2. سطح بالای هورمون FSH در خانم (ميزان FSH روز سوم بيشتر از 15 باشد.)
  3. داشتن سابقۀ انتقال جنين و باردار نشدن (سابقه شکست دو بار یا بیشتر در روش IVF)
  4. خانم هایی که برای اولین بار IVF یا ICSI انجام می‌دهند اما به دلیل نیاز به سطح بالای گونادوتروپین‌ها به دنبال مشکلات تخمدان، شانس باروری کمی دارند.
  • ویژگی‌های جنين:
  1. جنین دارای پوسته ضخیم (ضخامت زوناپلوسيدا بيش از 17 ميكرومتر باشد.)
  2. جنین با رشد و نمو آهسته و نامناسب (رشد جنيني در روز سوم كمتر از 5 سلول باشد.)
  3. ميزان فراگمنتيشن در جنين بيش از 20% باشد.

بلوغ تخمک در آزمایشگاه (IVM)

 

یکی از مواردي كه در مطالعات بررسی علـل نازایی، به عنوان یکی از اصلی ترین دلایل نازایی شناخته شده است، عارضه تخمدان هاي پلي كيستيك می باشد. سـندرم تخمدان پلي كيـستيک(PCOS) ، شايع ترين علـت عـدم تخمـك  گذاري زنان است كه هنـوز علت خاص و معيني براي آن شناسايي نشده است. زنان مبــتلا به  این سندرم، درصد قابل توجهي از مبتلايان به ناباروري را شامل مي شوند که يكي از مشكلات اين افراد عدم تخمك گذاري مزمن مي باشد.

بلوغ تخمک در آزمایشگاه

 

 در روش هاي رايج فعلي براي درمـان ايـن افـراد از تحريـك تخمـك گـــذاري (به طور معمول با تجویز کلـوميفن ســـيترات و گونــادوتروپين هــا) اســتفاده مــي شــود. با توجه به تحريك پذيري شديد تخمـدان هـاي ايـن افـراد نـسبت بـه استفاده از اين داروها، ممکن است خطراتي را براي فرد به دنبال داشته باشد که از جمله مي توان بـه خطـر بـروز سـندرم تحریك بـيش از حـد تخمـدان (OHSS) و آسيت (تجمع مايع در حفره شكمی) اشاره نمود .

یکی از روش های درماني جديدي که براي حل اين مشكل پيشنهاد شده است، بــالغ ســازي تخمــك در شــرايط آزمايشگاهي(IVM) است.

در ايـن روش بـه جـاي تلاش در جهت رشد فوليكول ها در بدن تا 20-18 ميلي متر (مرحله متافـاز II)، با كمك سوزن مخصوص و با استفاده از سونوگرافي واژينال، تخمك هاي نابالغ به قطر10-2میلی متر تخليه شده، سـپس تخمـك هـاي نابالغ بدسـت آمـده در شرايط آزمايشگاه تـا مرحلـه بلـوغ كـشت و نگهـداري مي شوند.  

در حقیقت روش IVM نیز مانند  IVFاست، یعنی تخمک‌ها جمع‌آوری و با اسپرم تلقیح داده می شوند (معمولاً با استفاده از روش میکرواینجکشن زیرا نتایج نشان می دهد که میزان لقاح با استفاده از ICSI نسبت به IVF در این روش بیشتر است)، کشت داده می شوند تا جنین تشکیل گردد و عمل انتقال جنین به رحم انجام شود؛ اما تفاوت این دو روش در این است که عمل تخمک کشی در   IVMزمانی انجام می‌گیرد که تخمک‌ها هنوز بالغ نیستند؛ به این معنی که نیازی نیست مشابه روش IVF، زن پیش از جمع‌آوری تخمک‌ها دارو مصرف کند تا تخمک‌ها بالغ شوند. یعنی پس از عمل پانکچر و استخراج تخمک های نابالغ، روند بالغ سازي آنها به جاي بدن در شرايط آزمايشگاهي و با اسـتفاده از محيط كشت شامل تركيبات مورد نياز بلوغ تخمك (حاوی مواد مغذی و هورمون‌های مورد نیاز) و قرارگیری در انکوباتور به مدت یک تا دو روز انجام می شود؛ سپس سایر مراحل مانند IVF به ترتیب صورت می گیرد.

 

بلوغ تخمک در آزمایشگاه

 

مواردی نیز وجود دارد که حتی پس از تحریک تخمک گذاری با استفاده از دارو و انجام عمل تخمک کشی، همه یا تعدادی از تخمک های بدست آمده از پانکچر، نابالغ باشند، که در این شرایط نیز می توان از روش IVF استفاده نمود و آن ها را در شرایط آزمایشگاهی کشت داد تا به بلوغ نهایی برسند.